چه کسی
سکوت را
در چشمم
شکست
به شعرهایم آشنا و
به خوابهایم ناباور
چرا که خواب را
اعتمادی نیست
اما چه گویمت
که در روز
به آن روشنی آفتاب
آخرین زیبای چشمش
با گلوی خونین را دیدم
و به باور
بر بستر سبزه ها با عشق پیوند زدم
چه کسی سکوت را در چشمم شکست.
+ نوشته شده در یکشنبه ۱ شهریور ۱۳۸۸ ساعت 22 توسط m.sahel
|