در امتداد این همه راه

با غوغای غول آسای زمان

شب و روز مردمان

زجر و شکنجه ایست

که بی دریغ در تحولـی

راه می جویند

بـسوی ثبت امـید

آتشی می گفت:

عـبدوی جط دوباره می آید

از تپه های ساکت گزدان.

چرا که بی شک

دل چــه می کشد

 از روزگار هجرانش.