بی تو ای سرو روان

با گل و گلشن چه کنم

از تو در آینه  جویم

که درین برق نگاه

چاره ی تیره شب

منزل مقصود  رهاست

راه بیاندیش زمان درگذرست

یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان.